سفارش تبلیغ
صبا ویژن

ابهر شهر خانه های سفید

صفحه خانگی پارسی یار درباره

بازی های محلی ابهریان در گذشته

    نظر

النگ آغاجو

این بازی بوسیله 3 چوب انجام  می گیرد که یکی از چوب ها به اندازه 75 سانتیمتر و به قطر یک سانتیمتر ودر چوب هر کدام به اندازه 25 سانتیمتر  و قطر یک سانتیمتر پس از یارگیرى و تعیین نوبت شروع کننده بازى مشخص مى گردد. و گروه شروع کننده یکى یکى چوب هاى کوچک را با دست چپ گرفته و با چوب بلند ضربه اى به آن مى زند و چوب پرت مى شود بازى کنان گروه مقابل در فاصله اى ا یستاده اند و مى با ید اگر توانستند چوبها را در هوا بگیرند و در غیر ا ینصورت چوبها را از زمین برداشته و بطرف چوب بلند که بر روى زمین و روى دو سنک قرار دارد پرت مى نما یند. اگر چوبها را در هوا گرفتند و یا اگر هر دو چوب کوچک به چوب بلند خورد جاى خود را عوض مى کنند و هر کدام از گروه امتیاز بیشترى آوردند برنده شنانحته مى شوند. ضمنا اگرکسى بتواند هر دو چوب را همزمان بگیرد یار مقابل خود را تا پا یان بازى سوار مى شود. در ا ین بازى کسى که زور بازى بیشترى دارد مى تواند چوب را به فاصله زیادى پرت نما ید که در برگشت زدن چوب کوچک به چوب بزرگ مشکل است وگرفتن چوب در هوا نیز بعلت سرعتی که دارد کار هرکس نیست.

 ابه داشو

وسائل بازى 5 عدد سنگ گرد و صاف است البته این سنگ ها بشکلى هستند که بر پشت دست بایستند.

 بازى کنان هر چند نفر که هستند به ترتیب نوبتى که قبلا انتخاب کرده اند بازى را شروع مى کنند در شروع بازى شخصى که بازى را شروع کرده سنگها را بزمین مى ریزد.

یکى از سنگها را برداشته به بالا پرت مى کند تا آن سنک برگردد یکى از سنگها را از زمین برمى دارد. و می گوید «هوپ» «هوپ» و دوباره بالا مى اندازد سنگ بعدى را بر مى دارد و می گوید« گول توپ توپ تا آخر» یعنى هر 4 سنگ را از زمین برمى دارد. در مرحله ى بعدی  هردو سنگ را دو دو بدو در یک حرکت برمى دارد.

در مرحله سوم سه تا سنگ را یکبار و یکى باقیمانده را نیز مرحله بعد برمى دارد.

در مرحله چهارم هر 4 سنگ را یکجا برمى دارد. در مرحله پنجم 4 سنگ را بالا انداخته یکى را از زمین برمى دارد.

در مرحله ششم سنگ در دست گرفته یکى را بالا مى اندازد و یکى از دو سنگ راکه در دست دارد بر زمین گذاشته و سنگ هوائى را مى گیرد.

در مرحله هفتم یکى از سنگ ها را بالا اندانته و سنگى را که در دست دارد با سنگى که روى زمین است عوض مى کند و سنگ پرتاب شده را مى گیرد. و ا ین عمل تعویض سنگ ها پنج مرتبه تکرار مى شود.

در مرحله هشتم  انگشتان خود را بزمین مى گذارد که مانند پلى بین انگشتان ا یجاد مى شود و سنگ ها را بزمین ریخته یکى از آنها را برداشته و با پرتاب به هوا در هر پرتاب یکى از سنگ ها را از زیر یکى از دو انگشتان بداخل مى زند و در همان یک بار باید سنگ از وسط انگشتان عبور کند و بیرون نماند.

 در مرحله نهم ، هرکدام از انگشتان را دو بدو  بشکل دایره کرده و سنگها را از وسط آنها عبور مى دهد در مرحله دهم کف دست چپ را به زمین گذاشته و سنگ ها را یکى یکى از یک طرف به طرف د یگر دست مى اندازد.

در مرحله یازدهم ، کف پاها را بزمین گذاشته و با فاصله کمى از هم قرار مى دهد و از همان فاصله سنگ ها را از یک طرف به طرف د یگر رد مى کند.

در مرحله دوازدهم نوک انگشتان پا را بشکل پل در آورده و سنگ ها را زیر آن رد مى کند در تمام ا ین مراحل یک سنگ باید به بالا پرت شود و دوباره بدون افتادن به زمین گرفته شود. و اگر اشتباهى رخ داد صبر مى کند تا دیگران بازى کنند و نوبت دوباره به او برسد.

 مرحله سیزدهم سنگ ها را بطور نامرتب به زمین ریخته و با بالا انداختن یک سنگ بقیه سنگها را از زمین جمع کرده و سنک بالا رفته را نیز مى گیرد. و پایان بازى را اعلام مى کند و هرکسى که زود تر به پایان بازى برسد برنده اعلام مى شود.

در ا ین بازى حواس و هوش باید کاملا آماده باشد و تمرکز حواس رل مهمترى را بازى مى کند در آخر بازى آنکه برنده است یکى از سنگها را به وسط دوانگشت بازنده مى گذارد و فشار مى دهد و از بازنده مى خواهد که گنجشکى یا کلاغى و یا پرنده د یگرى که در هوا در حال پرواز است به او نشان بدهد تا او نیز سنگ را از وسط انگشتانش بردارد. و ا ین جرمى است براى بازنده ا ین بازى.

بازى باتخم مرغ

این بازی در ا یام عید بیشتر رواج داشت و با تخم مرغهاى رنگ کرده انجام مى گرفت . یکى از بازیکنان تخم مرغ را در دست مى گرفت و یکى هم ضربه اى با تخم مرغ خود با آن مى زد هرکدام شکست بازنده بود و تخم مرغ شکسته را تحویل مى گرفت در ا ین بازى بعضى وقتهاکلک مى زدند و داخل تخم مرغ را با سرب پر مى کردند و طرف مقابل هم متوجه نمى شد و تخم مرغ هاى خود را از دست مى داد.

 بازی با سنگ

دو نفر ا ین بازى را با دو سنگ شروع مى کردند اولى سنگى را در روى زمین قرار مى داد و دومى با سنگ ان را نشانه مى رفت اگر اصابت کرد برنده بود و باندازه فاصله دو سنگ به پشت طرف مقابل سوار مى شد و او مجبور بود ان فاصله را حمل نما ید. در غیر ا ینصورت نفر اولى دوباره با سنگ خود سنگ نفر دومى را نشانه مى رفت تا الى آخر.

شونقال

وسیله اى بود که از چوب درست مى کردند و یک طرف آن نوک تیز بود و برنگ هاى مختلف رنگ مى کردند و در روى زمین مى چرخید و با طناب یا پارچه اى که به یک چوب بسته بودند آن را راه مى انداختند و در موقع ایستادن دوباره ضربه اى مى زدند تا بچرخد و بعضا هم دو تا از آنها را به هم مى زدند هرکدام افتاد بازنده بود.

شاه وزیر

در این بازى یک نفر شاه بود یک نفر وزیر و یک نفر دزد و یک نفر جلاد. که بوسیله شیر یا خط و یا نوشتن به طرفین قوطى کبریت انتخاب مى شد وکسى که شاه بود دستور مى دادکه دزد راگرفته و بحضور شاه مى بردند و او دستور مى داد و هر نوع تنبیه که مى گفت انجام مى گرفت که اکثرا با شلاق پارچه اى از دستها به تعدادى که مشخص مى شد مى زدند.

 البته دزد فرار مى کرد و پنهان مى شد و وزیر مى باید اورا مى گرفت در غیر اینصورت از منصب خود عزل مى گردید و کس دیگرى جاى او را مى گرفت این بازى توسط بزرگتر ها انجام مى گرفت .

بازى گوزو باغلوجو

 عده اى ازکودکان در محوطه اى جمع شده بصورت دایره مى ایستادند و دستها را بهم مى دادند یک نفر که عنوان مربى داشت دو نفر را براى بازى انتخاب و چشمان هردو را مى بست وکمربند یا شلاق را بزمین مى انداخت و مى گفت بگردید، هرکدام زود پیدا کرد شروع به زدن دیگرى مى کرد و طرف مقابل وقتى مى خواست از میدان خارج شود آنها که دورایستاده بودند ممانعت مى کردند و پس از خسته شدن وکتک کارى حسابى دو نفر دیگر به میدان مى آمدند. این بازى شور و حال عجیبى داشت وهمه از خنده روده بر مى شدند و ضربه زدن از صورت و سرمجاز نبود.

اسب سوارى

کودک چوب بزرگى را بر مى دارد و به تصور اینکه این چوب اسب اوست سوار بر آن شده و پاها را در طرفین چوب قرار مى دهد و یک طرف چوب را با یک دسته گرفته و طرف دیگر چوب روى زمین کشیده مى شود و با دستى که آزاد است با یک تکه چوب اسب خود را مى زد تا اسب بتازد.

گاهى نیز مسابقه اى بین همبازیها برگزار مى گردد و هرکس اول مى شد برنده بود و اسب تیزرو داشت .

بازی با آب و خاک

کودکان به آب و خاک رغبت زیاد دارند و بازى با آنها را بر همه چیز ترجیح مى دهند و زمانى که این دو در دسترس کودک باشد با افکار کودکانه با گلى که درست مى کند اقدام به ساخت خانه ، مغازه ، خانه باغ ، مرزعه وآسیاب ،قلعه و غیره مى کند که با توجه به افکار و احساس هر کدام زیبا و در خور تحسین است و علاوه بر ساخت آنها طریقه آبیارى و ریزش آب و چرخیدن توربین آسیاب را نیز طراحى مى نماید وکاشت درخت ،گل ، سبزى و... را نیز در مزارع در محل مخصوص خود پیش بینى مى نمایدکه براى خود دنیائى است از افکارکودکان که از محیط اطراف خود سرمشق مى گیرد. به این نوع بازیها در اصطلاح محلى (اَلااَلاکُنبز) مى گویند.

ال ال اپلک

در این بازى بچه ها دور هم جمع شده و بر روى زمین مى نشینند و دستها را باکف بزمین مى گذارند و یکى از بچه ها یک دست را برزمین گذاشته و با دست دیگر بازى را شروع مى کند. و ضمن زدن از پشت دست همبازیها اینگونه شروع به خواندن مى کند:

ال _ال _اپه لک ، الدن _چیخدى _کپه لک ، سه ریم _سوروم _سریم ساق ، ملا_دیئدى _مونو _سات

وکلمه آخرى به پشت هر دستى خورد باید خود را بیرون بکشد. و بهمین شکل بازى ادامه پیدا مى کند و در پایان یک دست بیشتر نمى ماند که آن دست فرد سوخته بود و دیگران بترتیب پشت دست همدیگر را با انگشت اشاره و شصت مى گرفتند و دستى که سوخته زیر همه دستهاست بقیه به صاحب آن دست مى گفتند داغ مى خواهى یا سرد اگر او گفت داغ بقیه مى گفتند واى سوختیم واگر او مى گفت سرد بقیه مى گفتند چقدر سرمان شد و در هر دو صورت دست سوخته را نیشگون می گرفتند . این بازی مخصوص دختران است.

 اوسدالار سلام

در ا ین بازی دوگروه یارگیرى مى کنند و از هر کدام یک نفر جلو آمده با رقیب خود به مبارزه مى پردازد و آن در حالى است که هرکدام یک پا را بلند کرده و لى لى کنان دستها را محکم به سینه چسبانده اند و با قسمت سمت راست بدن بهم ضربه مى زنند هرکدام پا ئى را که بالا بود زمین گذاشت بازنده است و آنکه برنده بود با یار د یگر گروه به رقابت مى پردازد و در آخر هرکدام از دو گروه تعداد بیشتر بود بازى را برده و مى با ید طرف مقابل را به پشت سوار کرده و بگرداند.

اوزوک اوزوک

این بازی همان گل یا پوچ است که در  محیط بسته و در منازل ، مخصوصا در فصل زمستان انجام می شد.

برگرفته از سایت بسیجی و اموزش

منابع : کتاب فرهنگ مردم ابهر ، تالیف آقا محمدی